نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
2 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
3 استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
چکیده
«هیبت و انس» از مفاهیم زوجی است که جزو احوال عرفانی بهحساب میآیند و در مرتبهای بالاتر از «خوف و رجا» و «قبض و بسط» قرار دارند؛ از آنجاکه این احوال در لحظات حیات عارف، نوسان دارند و او تجربۀ هر دو حال را دارد. عارفان هم در مورد هیبت و هم دربارۀ انس، اقوالی دارند و سالکان را گاهی دارای حال هیبت و گاهی دارای حال انس میدانند؛ اما بر اساس مکتب فکری خود یکی از این دو حال را بر دیگری ترجیح داده، در آثار عرفانی و تعلیمیشان، دیدگاه ویژۀ خود را به مخاطب عرضه میکنند. در این پژوهش ضمن تأکید بر مسائل بنیادینی چون «انس»، «هیبت»؛ به عنوان زمینۀ اصلی بحث با بهرهگیری از روش تحلیلی- توصیفی، به جنبۀ تعلیمی آن دو، در حدیقة سنایی و مثنوی معنوی، پرداختهشده و آنگاه این نتیجه حاصل گردیده که هرچند آثار عرفانی تجلی حالات درونی سرایندگان آن است، اما گاه جنبۀ تعلیمی، بر بیان حالات درونی پیشی میگیرد و آفرینندۀ اثر، متناسب با احوال خود به سمت یکی از این احوال گرایش پیدا میکند و بر صفات قهری یا لطفی خداوند تأکید بیشتری میکند؛ چنانکه سنایی از عارفان مکتب زهد، بیشتر بر هیبت خداوند تأکید و مخاطبان را از هیبت خداوند بر حذر میدارد؛ ولی مولوی بهعنوان عارف مکتب عاشقانه، بیشتر به انس با خداوند و صفات جمالی او تأکید دارد. بیان تشابه و تفاوت مکتب فکری و گرایشهای عرفانی این دو عارف و شرح و تفسیر آنان از دو حال هیبت و انس، از اهداف اصلی این مقاله است.
کلیدواژهها